خلاصه داستان: کارآگاه باب هایتاور با در دست گرفتن امور به دست خود، سعی می کند به یک فرقه شیطانی نفوذ کند تا دختر ربوده شده خود را نجات دهد و انتقام قتل همسرش را بگیرد.
خلاصه داستان: پس از کشف گوهری که یک هیولای شیطانی را که به دنبال نابودی جهان است، کنترل می کند، یک دختر جوان و برادرش از آن استفاده می کنند تا او را وادار به انجام دستورات خود کنند.
خلاصه داستان: هنگامی که گروهی از دوستان متوجه می شوند که چگونه با استفاده از یک دست مومیایی شده، ارواح را تداعی کنند، در هیجان جدید گیر می کنند، تا زمانی که یکی از آنها زیاده روی می کند و نیروهای ماوراء طبیعی وحشتناک را آزاد می کند.
خلاصه داستان: سوفی از زمانی که همسرش را از دست داده، برای مدیریت غم و اندوه، یک شغل تمام وقت، و پدر و مادر کردن دختر ویران شده اش تلاش کرده است، اما زمانی که یک فیزیکدان سابق یک دستگاه مخفی زمان را فاش می کند، سوفی با یک کار غیرممکن روبرو می شود...
خلاصه داستان: جان که هنگام تولد در کوه های یونان در یک شب طوفانی رها می شود، بدون اینکه پدر یا مادرش را بشناسد، به خانه برده می شود و به فرزندی پذیرفته می شود.
خلاصه داستان: زندگی ژان باکو که به عنوان دختر نامشروع یک خیاط فقیر در سال 1743 به دنیا آمد و در دربار لویی پانزدهم به پایان رسید و آخرین معشوقه رسمی او شد.
خلاصه داستان: در سال 1974، پس از سالها جنگ آزادیبخش، پرتغالیها و فرزندانشان از مستعمره آنگولا گریختند، جایی که گروههای طرفدار استقلال به تدریج قلمرو خود را پس گرفتند.